سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ماندن بنگاه های معاملات ملکی به نفع صاحبانشان نیست

وارد مغازه بنگاهی شدم. مردی میان سال با موهایی کم پشت و قدی نسبتا بلند، مشغول صحبت کردن با تلفن بود. اشاره کرد بنشین. نشستم و منتظر ماندم تا تلفنش تمام شود. پس از چند دقیقه گوشی را زمین گذاشت و گفت : در خدمتم.

پرسیدم شما آقای نیکمرد هستید درسته؟

پاسخ مثبت داد. خودم را معرفی کردم و گفتم: خبرنگارم. می خواهم با شما در مورد مشکلات صنفی و دغدغه هایتان صحبت کنم.

خندید و گفت : مثلا ما از مشکلات بگیم چی میشه؟ این همه سال همه جا داد زدیم و مشکلات رو گفتیم ولی کو گوش شنوا.

کم کم داشت به این سمت می رفت که ادامه ندهیم و به سلامت! که گفتم فلانی مرا پیش شما فرستاده است. سکوتی کرد و لحنش عوض شد. گفت: چرا زودتر نگفتی!

مرد خوش رویی بود. بیست سالی می شد که همراه برادرش در این مغازه کوچک در خیابان پیروزی تهران بنگاه معاملات املاک داشت. بنگاهی که سر و ته آن ده متر هم نمی شد. دو میز و صندلی های پشت آن به همراه و چهار صندلی رو به رویش که احتمالا برای مشتری ها گذاشته بودند. بلند شد که چای بیاورد اما از او خواهش کردم تعارف را کنار بگذارد و اجازه دهد بدون معطلی سر اصل مطلب برویم.

گفتم: از خودتان بگویید. چند سال است شغلتان این است؟

گفت: حدودا 22 ساله بودم که به واسطه برادرم وارد این حرفه شدم. دو سه سال اول خیلی درآمد نداشتم و درآمدم در حد گذران بود. به اصطلاح چم و خم کار را بلد نبودم تا این که کم کم راه افتادم . کارمان رونق گرفت و هر چه گذشت شرایط ما هم بهتر شد.

در همین لحظه بود که تلفنش زنگ خورد. از مکالماتش متوجه شدم قرار است معامله ای انجام دهد و خریدار ملک خواهان تخفیف از مالک است. آقای نیکمرد هم مانند بسیاری از مشاورین املاک با اطمینان به او قول داد تا پای معامله مالک را راضی کند و تخفیف خیلی خوبی از او بگیرد.

پس از پنج دقیقه تلفن را قطع کرد و گفت: ببخشید شغل ما همین است دیگر. مدام باید جواب تلفن هایمان را بدهیم تا مشتری راضی باشد. خوب می گفتم. در این محل از وقتی ساخت و ساز شروع شد و مردم تصمیم گرفتند خانه های کلنگی خود را بکوبند و جایش آپارتمان های چند طبقه بسازند، کار و بار ما هم رونق گرفت و ما هم کم کم به درآمد رسیدیم . اما چند سالی می شود که شرایط مثل قبل نیست. انگار کسی دل و دماغ اسباب کشی ندارد. ولی به هر حال خدا رو شکر. اونقدری که زندگیمان آبرومندانه بگذرد در می آید.

سکوت کرد. پرسیدم: چرا درآمدتان مثل قبل نیست؟

می گوید: این روزها بازار خراب. نگرانی مردم از خرید و فروش، بی ثباتی قیمت ها و خیلی چیزهای دیگر باعث می شوند مردم ترجیح دهند کمتر معامله داشته باشند و ریسک نکنند. یک روز فلان سیاستمدار یک حرفی را می زند بازار تا یک ماه تعطیل می شود. یک روز فلان توافق را امضا می کنند و مردم حجوم می آورند که ملکی را بخرند و یا بفروشند . اصلا نمی فهمیم چی به چی است. هر روز یک حرف هر روز یک ماجرا. بدی کار ما هم همین است. حساب و کتاب ندارد و همه چیز بستگی به حال هوای مردم دارد. یک روز همه چیز خوب است و یک روز بد. البته انصاف را هم باید رعایت کرد. دو سه سال اخیر قیمت ها از یک ثباتی نسبی برخوردارند و مردم هم راحت تر از قبل اقدام به معامله ملک خود می کنند اما اگر فکر کنید تغییرات خیلی زیادی ایجاد شده است باید بگویم خیر.

-از مشکلات صنفی بگویید آیا چیزی هست که این روزها بیشتر از همه آزارتان بدهد؟

-راستش یکی از مشکلاتمان بحث پرداخت مالیات بر ارزش افزوده است.  می گویند دریافت آن غیر قانونی است اما همچنان مالیات می گیرند. این بیشتر از ما برای مستاجران سخت است چون این مالیات ها بیشترین باری که همراه می آورد بر دوش مستاجران است.

-یعنی می گویید نباید این مالیات از مستاجرها گرفته شود؟

-نه . من شنیده ام که این مالیات صرفا برای معاملات منقول است و مستاجرها نباید آن را پرداخت کنند

-از دید جامعه نسبت به خودتان بگویید، مردم نسبت به شغل شما چه دیدی دارند؟

-متاسفانه گاه پیش می آید که مردم نگاه خیلی خوبی نداشته باشند و جوری برخورد می کنند که انگار این پورسانتی که ما می گیریم ناحق است. آنها نمی دانند برای جوش دادن یک معامله چقدر زحمت می کشیم. در گرما و سرما و برف و باران ساعت ها از این خانه به آن خانه می رویم و با خریدار و فروشنده صحبت می کنیم تا یک معامله را جوش دهیم. از دید مردم ما نشسته ایم پشت میز و همه کارها خودش به خوبی پیش می رود در حالی که اینطور نیست. می دانید در ازای هر یک معامله ای که انجام می دهیم چند معامله هست که انجام نمی دهیم؟ چندین بار طرفین در نشست قرار داد پشیمان می شوند؟ چند بار اتفاق می افتد که حتی کار به مشاجره کشیده شود؟ همه این ها فشار کاری است که برای ما وجود دارد. مهمتر از همه هم آن است که من بیست سال است که نمیدانم ته ماه چقدر درآمد دارد. نمی دانم آیا اصلا این ماه درآمد وجود دارد یا خیر . هیچ تضمینی برای کار ما وجود ندارد . همین عدم ثبات کاری یکی دیگر از مشکلاتی است که با آن رو به رو هستیم.

در همین لحظه زن و مرد جوانی وارد مغازه می شوند و سلام می کنند. آقای نیکمرد از من معذرت خواهی می کند و با آن دو گرم گفت و گو می شود. از حرفهایشان متوجه می شوم که تازه ازدواج کرده اند و در پی اجاره خانه ای هستند که خیلی هم پول پیش نخواهد. او دو آپارتمان در همان نزدیکی را به آنها معرفی و شاگرد مغازه را با آنها راهی می کند. از نحوه برخوردش کاملا پیدا است با تجربه و مردم دار است. خوشحال می شوم از این که امروز به بنگاهی آمده ام که می تواند نشانی از سالها زحمت قشری را نشان دهد که بسیاری سختی های کارشان را نمی بینند و از کنارشان به راحتی می گذرند.

- این روزها مردم بیشتر دنبال چه خانه هایی هستند؟

- معمولا خانه های کوچک و ارزان. هر چه خانه ها کوچکتر باشند، راحت فروش و یا اجاره می روند. کار با خانه های متراژ بالا سخت است. آنها مشتری خاص خود را دارد و باید چند برابر بیشتر برایشان وقت بگذاریم. گویا این روزها دست مردم تنگ شده است و نمی توانند خانه ای بزرگ برای خود تهیه کنند.

ورود چند مشتری دیگرو نزدیک شدن به ساعت شروع کلاسم در دانشگاه باعث می شود نتوانم بیشتر در بنگاهی با صفای آقای نیکمرد بمانم و با خداحافظی گرم و صمیمی او، آنجا را ترک کردم.

در روزهایی که بسیاری از مردم برای خرید و فروش خانه در تهران به این لینک https://www.sakenin.com/tehran/search/for-sell

و یا رهن و اجاره آپارتمان در تهران https://www.sakenin.com/tehran/search/for-rent

هایشان به سایت ساکنین سر می زنند ، املاک خود را تبلیغ می کنند باید فکری به حال امسال آقای نیکمرد شود تا آنها نیز با به روز کردن کسب و کار خود بتوانند در دنیای اطلاعات و ارتباطات امروزی بیشترین کمک را به درآمد خود داشته باشند.


خانه های ویلایی، آرامشی در شلوغی تهران

یادش به خیر! زمانی خانه هایمان به معنای واقعی خود، خانه بود. سکوت، آرامش، زیبایی همراه با حیاطی سر سبز که صبح ها با صدای کبوترهای یاکریم آن از خواب بیدار می شدیم. در زمانی نه چندان دور که زندگی هایمان در آپارتمان های تو در تو و چسبیده به هم خلاصه نمی شد، خانه معنایی دیگر داشت. در آن خانه ها بوی نم باران با صدای پرندگان، سمفونی هر روزه ساکنان بود و پنجره های همیشه باز، یاد زیبایی حیاط خانه در بهار و پاییز را با خود به همراه داشت.

اما امروزه زندگی هایمان عوض شده است. گاه فکر می کنم این آپارتمان هایی که هیچ روح و معنایی ندارند، ما را چون زندانیانی محبوس مجبور کرده اند آنها را بپذیریم و بخریم و در آنها زندگی کنیم.

زمانی از هر کجای تهران نگاه می کردیم قله سرفراز دماوند چشممان را نوازش می داد و از بزرگی و ابهت آن بود که به داشتنش افتخار می کردیم اما اکنون تا چشم کار می کند ساختمان های سیمانی نه چندان زیبایی را می بینیم که فضای شهریمان را تنگ و نفس گیر کرده اند.

آیا هنوز هم می توان در این تهران شلوغ که برج هایش راه دیدن آسمان را هم از ما گرفته است، خانه ای ویلایی و زیبا یافت که زندگی کردن را به معنای واقعی آن آموخته باشد؟ آیا می توان در بین شلوغی این شهر آرامشی از جنس طبیعت و سرزندگی پیدا کرد؟

باید بگوییم بله می توان. هنوز هم خیابان هایی در تهران وجود دارند که خانه های ویلایی و زیبایی را در خود جای داده که در عین مدرن بودن، یادی از گذشته نه چندان دور تهران را با خود به همراه دارند.

می خواهیم در این گزارش شما را با این خیابان ها آشنا کنیم تا اگر به سرتان زد از زندگی در برج و آپارتمان دوری کنید و برای خرید خانه های ویلایی در تهران و تغییر محل زندگی خود اقدامی کنید، این تغییر و تحول را با اطلاعات و آگاهی کامل انجام دهید تا از نتیجه آن راضی باشید .

شهرک غرب است و خانه های ویلاییش

شهرک غرب یکی از محله های تهران بوده که بخش هایی از آن را خانه ها ویلایی بسیار زیبا و در عین حال مدرن تشکیل داده است و سبک زندگی متفاوتی را در آن می توان مشاهده کرد. خانه های ویلایی شهرک غرب دارای شهرتی بسیار است. زیرا در بین شلوغی تهران، محیطی آرام و امن را برای ساکنان خود به ارمغان آورده است.

شهرک غرب که نام دیگر آن شهرک قدس است، دارای 6 فاز بوده که بیشترین منازل ویلایی این شهرک در فازهای، 1 ، 2، 3، 6 قرار گرفته اند. فاز یک این شهرک را می توان یکی از دنج ترین و آرام تر بخش تهران نامید که امنیت و آرامش از مهمترین ویژگی های این بخش به شمار می رود. اگر قصد رهن و اجاره خانه ویلایی در شهرک غرب را دارید، این فازها را به شما پیشنهاد می دهیم.

آب و هوای شهرک غرب

شهرک غرب یکی از بهترین شرایط برای زندگی خانواده ها را فراهم کرده و دارای آب و هوایی مناسب است . این شهرک به دلیل وزش دائمی باد که از غرب به سمت شرق تهران می وزد و همواره منجر به پالایش هوا شده و انبوه پارک ها و کوه های اطراف نیز باعث خوش آب و هوا شدن این منطقه گردیده است. از طرف دیگر این شهرک از لحاظ فرهنگی نیز غنی بوده و محیطی مناسب را برای زندگیتان ایجاد کرده است.

مرزبندی شهرک غرب

اگر بخواهید مختصات این شهرک را بدانید باید بگوییم شهرک غرب از شمال به بزرگراه نیایش و از جنوب به بزرگراه حکیم رسیده و از شرق به بزرگراه چمران و از غرب نیز به اتوبان یادگار امام منتهی می شود. این نوع دسترسی به اتوبان های تهران باعث شده است این شهرک تقریبا عاری از ترافیک باشد و رفت و آمد در آن به راحتی انجام گیرد.

خیابان های ویلایی شهرک غرب

خیابان هایی که در فاز های 1، 2، 3 و 6 قرار دارند نزدیک به 60 درصد ویلایی نشین هستند. مهمترین خیابان فاز یک خیابان ایران زمین بوده که گذر اردیبهشت معروفت ترین بخش این خیابان است. خانه های ویلایی ایران زمین از معروف ترین و بهترین خانه های شهرک به حساب می آید.

همچنین خیابان هایی چون خوارزم، مهستان، گلستان شمالی، گلستان جنوبی، هرمزان، فلامک، درختی، گل افشان و چندین و چند خیابان دیگر نیز از مهمترین خیابان شهرک غرب بوده که بخش های از آن را خانه های ویلایی تشکیل می دهند.

قیمت خانه های ویلایی در شهرک غرب

قیمت خانه های ویلایی شهرک غرب بسیار متغیر است. این تفاوت قیمت بستگی به خیابان، محله، امکانات، مساحت زمین، سن ساختمان و ... است که اختلاف قیمت بسیار زیادی میان آنها ایجاد کرده است. این را باید بدانیم که شهرک غرب طیف گسترده ای از قیمت ها را شامل می شود . گاه خانه های ویلایی این شهرک با قیمت متری 15 میلیون فروخته می شود و گاه این قیمت به متری 46 میلیون تومان نیز می رسد. البته لازم به ذکر است که غالب خانه های ویلایی بین 19 تا 27 میلیون تومان متغیر است.

امکانات شهرک غرب

این شهرک را می توان شهرکی با امکانات کافی زندگی دانست. در واقع وجود چندین بیمارستان، مجتمع های تجاری بزرگ ، مدارس متعدد و ایستگاه مترو همگی امکاناتی است که این شهرک را به یکی از پر طرفدار ترین محله های تهران تبدیل کرده است.

حال اگر شما نیز از آن دسته افرادی هستید که برای خرید خانه ویلایی در تهران مشتاق هستید، پیشنهاد می دهیم به سایت ساکنین مراجعه کنید و بهترین خانه های ویلایی تهران را با اطلاعات کامل و عکس های متعدد مشاهده کنید.

سایت ساکنین به شما این امکان را می دهد که مطابق بودجه خود بهترین خانه های موجود را ببینید و در نهایت با بررسی اطلاعات موجود بهترین انتخاب را داشته باشید.

 


از آگهی تا فروش تنها یک گام فاصله است

این روزها همه چیز اینترنتی شده است. یادش بخیر زمانی برای خرید هر وسیله ای تا بازار تهران می رفتیم و ساعت ها در آن شلوغی حجره به حجره می گشتیم تا بلکه آنچه می خواهیم چشممان با بگیرد و بخریم و صاحب آن شویم.

زمانی برای پیدا کردن شغل مورد نظرمان، صبح زود به دکه روزنامه فروشی مراجعه می کردیم و روزنامه همشهری می خریدیم. به تمام اگهی ها یک به یک زنگ می زدیم و قرار مصاحبه می گذاشتیم و آخر سر هم تا برسیم به شرکت مورد نظر، فردی زودتر از ما خودش را به آنجا رسانده بود و شغل مورد نظرمان را صاحب شده بود.

زمانی برای خرید خانه بنگاه به بنگاه سرک می کشیدیم و روزی ده دوازده تا خانه را بازدید می کردیم و ساعت ها پای حرف مشاورین املاک می نشستیم و آخر سر هم خسته و ناامید از یافتن ملک مورد نظر خود، به خانه باز می گشتیم.

اما این روزها گذشت و روزگار عوض شد. اکنون با جست و جوی چند دقیقه ای در اینترنت هر چه را که بخواهیم پیدا می کنیم و می خریم و درب منزل تحویل می گیریم.

برای استخدام رزومه خود را ایمیل می کنیم و این کارفرما است که با ما تماس می گیرد و ما را به مصاحبه کاری دعوت می کند.

برای خرید خانه کافی است اطلاعات مورد نظرمان از قبیل متراژ، قیمت، محل، طبقه و... را در دنیای بی حد و حصر اینترنت جست و جو کنیم تا به راحتی آن را بیابیم.

دنیایتان را عوض کنید

نمی دانم شما تا چه اندازه با دنیای جدید فناوری ارتباطات و اطلاعات آشنا هستید اما این را خوب می دانم اگر از دسته افرادی باشید که در مقابل رشد موج جدید تمدن ایستاده و تغییرات را نپذیرفته باشید، قطعا به دردسر خواهید افتاد. این روزها دیگر نمی شود مانند سال های گذشته در جهانی فاقد فناوری ارتباطات و اطلاعات زیست وقتی تمامی دنیا مسیری را برای تغییر برگزیده است که از دروازه فناوری ارتباطی و اطلاعاتی می گذرد.

بخواهیم یا نخواهیم ما نیز در این دنیا زندگی می کنیم و باید همسو با آن گام برداریم که این اتفاق قطعا به سود ما است و زندگی راحت تر راه برایمان به ارمغان خواهد آورد. دیگر نیاز نیست ساعت ها در این ترافیک و هوای نه چندان پاک به دنبال ملک مورد نظر، شهر را زیر پای بگذاریم و وقت و عمر خود را هدر بدهیم.

این روزها اگر بخواهید منزل خود را بفروشید یا اجاره دهید دیگر لازم نیست بنگاه به بنگاه سر بزنید ساعت ها وقت بگذارید و اطلاعات منزل خود را یک به یک برای مشاورین املاک توضیح دهید.

دیگر لازم نیست به دفاتر اگهی روزنامه مراجعه کرده و با برای درج آگهی ملک خود مبلغی را پرداخت کنید .

دیگر لازم نیست برای حق فروش درصدی را به فرد واسط بدهید. این روزها فروشنده و خریدار بی هیچ واسطه ای با هم در ارتباط هستند. می پرسید چگونه؟ خواهم گفت...

 

فروش خانه، به راحتی آب خوردن

تنها کافی است تا دیوار بین خود و دنیای بزرگ اینترنت را خراب کنید و وارد سایت ساکنین شوید و به بخشثبت اگهی رایگان املاک رفته و اگهی تبلیغاتی منزل خود را در سایت ساکنین قرار دهید تا بدون واسطه با مردمی که خواهان منزل شما هستند ارتباط برقرار کنید.

حال از مزایای این نوع اگهی در سایت ساکنین می گویم. شما می توانید 14 عکس از منزل خود تهیه کرده و به اگهی خود که در سایت قرار داده اید اضافه کنید، این عکس ها به خریدار این امکان را می دهد تا کاملا با منزل شما آشنا شده و ویژگی های آن را دقیق ببیند . البته این را هم بگویم این کمک را هم می کند که خریدار ابتدا عکس ها را ببیند و در صورت پسند اولیه به منزل شما مراجعه کند . همین امر باعث می شود وقت شما کمتر درگیر خریدارانی شوید که روزانه ساعتها به منزل شما می آیند و گاها بدون این که علاقه به خانه نشان دهند آنجا را ترک می کنند.

مورد بعدی ثبت اگهی ملک رایگان است. شما می توانید کاملا رایگان اطلاعات، عکس ها و یا حتی فیلمی از ملک مورد نظر خود در سایت قرار دهید و ملک خود را به راحتی بفروشید

غالبا پیش می آید که اگر در روزنامه ثبت آگهی ملک داشته باشید، این اگهی در میان سایر اگهی ها گم شده و به چشم خریدار نیاید اما شما می توانید با پرداخت مبلغ اندکی آن هم به صورت اینترنتی، ثبت اگهی فروش ملک خود را به طور ویژه انجام دهید. به این معنی که این اگهی در بخش ویژه و به صورت جداگانه به خریداران نشان داده می شود.

پس همین حالا تصمیم بگیرید و وارد دنیایی شوید که مسیر زندگیتان را بسیار بسیار لذت بخش تر و آرام تر از گذشته خواهد کرد. به سایت ساکنین بروید و اگر خریدار هستید با انتخاب ویژگی های منزل مورد نظر خود، بهترین اگهی ها با مناسب ترین قیمت ها را بیابید و اگر فروشنده اید، اطلاعات منزل به همراه عکس و یا فیلم را در سایت قرار دهید و بدون واسطه و به راحتی با خریداران واقعی ارتباط بر قرار کنید.

یادتان نرود، زندگی راحت حق همه شما است، خود را از این حق محروم نکنید...


املاک ها و خرید خانه یا ساکنین ؟

دنبال چهار دیواری!

به گزارش الماتو  یکی از فایل های املاک کذایی را از قفسه بیرون می آورد و بعد از کمی جست و جو می گوید: آقای مهندس یافتم!

به ضرب الاجلی در پاسخ می گویم من مهندس نیستم. اما او همچنان ادامه می دهد: یه مورد دارم اکازیون! مطمئنم همونی هست که شما می خواین… این جملات، مهمترین دیالوگ دو هفته اخیر من است. بعد از محل کار و قبل از اینکه به خانه برگردم، راهی بنگاه های مختلف املاک می شوم. بعد از سال ها اجاره نشینی در پایتخت، قصد خرید خانه دارم. وارد بنگاه می شوم. قرار است چند مورد دیگر معرفی کنند.

“اوضاع خرید و فروش خوب نیست.” این جمله را یکی از مشاورین املاک می گوید… به این فکر می کنم که این جمله همیشگی شان است. در ادامه با حالتی مطمئن توضیح می دهد: بهتر است سریع تر انتخاب کنید. مثال هایی از جاهایی که با هم دیده ایم می آورد و می گوید: ممکن است مشتری بهتری پیدا شود و صاحب خانه ها ملک را بفروشند. حالا امروز این مورد را هم ببینید. من که فکر می کنم برای شما ساخته شده است.

راه افتادیم به سمت همان مقصد اکازیونی که می گفت… پسرک در نهایت ربع قرن از زندگی را پشت سر گذاشته بود. در دل خدا خدا می کردم بشود روی حرفش حساب کرد و مورد مذکور همانی باشد که می خواهم. در طول مسیر هم مدام یاداوری می کرد که صاحب خانه بالاخره بعد از مدت ها رضایت داده که خانه را به فروش برساند. می گفت تنها خودش است که قلق او را می داند.

به مقصد که رسیدیم نگاهی به آپارتمان انداختم. خانه از بیرون چنگی به دل نمی زد اما خب نمی بایست ظاهر بین بود! بنابراین با دلی سرشار از امید به داخل آپارتمان رفتیم. سرتان را درد نیاورم؛ از کل ویژگی هایی که مد نظر من بود و پسرک ادعا می کرد در فایل املاک مورد نظر موجود است، اتاق خوابی دل باز داشت و حدود متراژی که می خواستم! نقشه خانه را نپسندیدم، ضمن اینکه آن جا آخرین واحد یک ساختمان چهار طبقه بدون آسانسور بود.

واقعیت این است که پیش آمده فایل ملک خوبی از طرف مشاور املاک پیشنهاد بشود، اتفاقا کم هم نبوده. اما اکثرا با بودجه من همخوانی نداشته یا این که به وسایل حمل و نقل عمومی نزدیک نبوده است. فکر می کنم اگر به نیاز مشتری بیشتر توجه شود، هم آن ها سریع تر به نتیجه می رسند و هم ما! کاش روی هر فایل املاک به غیر متراژ، آدرس، تعداد خواب، قیمت و… می نوشتند مناسب چه تیپ آدم هایی هست و مناسب چه کسانی نیست… کاش مشاورین املاک کمی بیشتر روانشناسی می دانستند و نه با این پیش فرض که فلان خانه را هم که چندان با معیارهای مشتری همخوانی ندارد نشان می دهیم، خدا را چه دیدی شاید دلش را برد!

برای منی که از صبح تا عصر اداره ام و بعد از آن تازه به غیر از هزاران مسئله دیگر باید به دغدغه پیدا کردن خانه هم رسیدگی کنم، عدم توجه به این مسائل طاقت فرسا است و بعد از گذشت دو هفته کلافه ام کرده است. البته قطعا کم لطفی است اگر همه را با هم قیاس کنیم… شاید بچه های اداره راست می گویند که وسواسی شده ام. اما خودم فکر می کنم. اگر موضوع اجاره بود داستان به کلی فرق داشت، انتخاب امروز من محل سال ها زندگی، فضای استراحت و دورهمی های دوستانه آینده را مشخص می کند.

امروز کلافه تر از همیشه به خانه برگشتم اما با همان خستگی تصمیم گرفتم فکری که مدت ها است در ذهن دارم را پیاده کنم… فهرستی که از همان ابتدا باید می نوشتم… ویژگی های خانه ایده آل من با توجه به امکانات موجود که شامل حداکثر میزان بودجه و وام بود. متراژ خانه، طبقه، محله، نوع ملک، ساکنین، نزدیکی به وسایل نقلیه عمومی، تعداد اتاق و… همه آیتم هایی بود که باید در نظر می گرفتم. ضمن اینکه باید راه حل های دیگری را هم امتحان می کردم. شروع به نوشتن کردم. یادم افتاد که چند روز پیش، صالحی نگهبان شرکت سایتی را معرفی کرده بود و لینک آن را برایم تلگرام کرده بود. گویا خودش همین ماه گذشته از طریق این سایت اقدام به خرید و فروش خانه کرده بود. واقعیت این است که چندان با تکنولوژی میانه خوبی ندارم و همیشه روش های سنتی را ترجیح داده ام!

اما این بار پیام صالحی را باز کردم و روی لینک سایت کلیک کردم. عنوان سایت این بود: ساکنین. از اسمش خوشم آمد! محتوای سایت خوشبختانه ساده و کاربردی به نظر می رسید.

در صفحه اول سایت ساکنین با پرسیدن اطلاعاتی شامل: خرید و فروش خانه ، رهن، اجاره یا…. ، نوع ملک، انتخاب محله و حداکثر بودجه خرید، پیشنهادهای قابل توجهی می شود.

به خودم که آمدم دیدم خیلی جدی شروع به سرچ و یادداشت مشخصات خانه های مورد نظر کرده ام. ساده بودن کار با سایت مهمترین ویژگی بود که من را جذب کرد. چون نیاز به جست و جو و سر و کله زدن زدن با سایت های پیچیده را ندارم. باید کم کم شروع به تماس گرفتن کنم.

راستش احساس می کنم قدرت انتخابم بالا رفته و انگار این بار فقط من هستم که تصمیم می گیرم برای بازدید به کجا مراجعه کنم و کجا نه. ظرف چند دقیقه با گزینه های متنوعی برای خرید خانه مواجه شدم.

خدا را چه دیدید شاید زین پس به این فکر کنم که تکنولوژی آن قدرها هم چیزی بدی نیست